سخنی از حضرت دوست....

ساخت وبلاگ

دیروز دلم میخواست فرار کنم جیغ بزنم فقط دلم میخواست خدا یک جمله بهم بگه درست میشه سخنی از حضرت دوست.......
ما را در سایت سخنی از حضرت دوست.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cheknevisham بازدید : 77 تاريخ : دوشنبه 24 بهمن 1401 ساعت: 1:40

یاداوری خاطرات تلخ گذشته حس بدیِ که این وبلاگ بهم میده سخنی از حضرت دوست.......
ما را در سایت سخنی از حضرت دوست.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cheknevisham بازدید : 83 تاريخ : دوشنبه 24 بهمن 1401 ساعت: 1:40

نگرانم

چند روزی میشه ناراحت و نگرانم

حس می کنم در حق مامان ظلم کردم البته که ناخواسته ...

کاش اوضاع تغییر کنه

نوشته شده در یکشنبه بیست و سوم بهمن ۱۴۰۱ساعت 0:59 توسط f.sh|

سخنی از حضرت دوست.......
ما را در سایت سخنی از حضرت دوست.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cheknevisham بازدید : 85 تاريخ : دوشنبه 24 بهمن 1401 ساعت: 1:40

اینکه فکر میکنی آشنام برای این جنس دلتنگی ادمها همیشه از یک منبع است..

خودم بارها با خوندن مطلبی حس کردم اون فرد آشنای دور منِ

ولی بعد ها دیدم نه فقط جنس‌درد مشترکی دارم با اون نویسنده

همین...

ولی خوشحال میشم اگه آدرس وبلاگت را بنویسی

نوشته شده در جمعه شانزدهم دی ۱۴۰۱ساعت 0:53 توسط f.sh|

سخنی از حضرت دوست.......
ما را در سایت سخنی از حضرت دوست.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cheknevisham بازدید : 88 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 8:46

دیشب موقع رانندگی دستم را گرفته بود و حواسش به رانندگیش بود هر چند وقت یک بار فشاری به دستم میداد تا بودنش را به رخ بکشهنگاهش کردم و فکر کردم حاضر نیستم با دنیا عوضش کنم این رو مطمعنم ولی ......دیگه زندگیم را به دست طوفان ها نمیدمهیچ کسی و هیچ چیزی نمیتونه خانواده کوچیکم را ازم بگیرهدوستشون دارم از هر کسی بیشتر نوشته شده در سه شنبه چهارم بهمن ۱۴۰۱ساعت 8:31 توسط f.sh| سخنی از حضرت دوست.......
ما را در سایت سخنی از حضرت دوست.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cheknevisham بازدید : 92 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 8:46